محمد محمد ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

روزهای زندگی من

محمد جون و ساخت هواپیما

سلام عسلی الان که تصمیم گرفتم برات بنویسم شما مشغول بازی با دوچرختی و حسابی داری با هش صحبت میکنی که بیا و نرو و هرچند گاهی میگی بیب بیب و بوق میزنی عزیزم این روزا خیلی شیرین زبون شدی و حسابی دل من و بابا جون و با حرفایه قشنگت میبری امروز صبح بعد از خوردن صبحونه دیدم رفتی سراغ یه سری کتابایه جیبی اندازه هم و داری باهشون بازی میکنی منم مشغول انجام کارایه خونه بودم که یه هو اومدی و گفتی مامان جون بیا قطاره وقتی اومدم دیدم همه رو خیلی قشنگ پشت هم چیدی و داری هلشون میدی جلو و میگی قطاره منم خندیدم و گفتم آره مامان جون قطاره و میخواستم برم که باز دستمو گرفتی و 2 تا از کتا با رو برداشتی و گفتی نگاه کن هواپیما دیدم 2...
3 آبان 1391
1